خواص حدید

سنگ حدید برای حفظ جان از شر دشمنان و ایمنی از اذیت و آزار مردم استفاده می شود .
برای آسان شدن کارها کاربرد دارد .
برای آسان شدن وضع حمل زنان مفید فایده است .
برطرف کننده چشم زخم و اثر آن می باشد .
سنگ حدید بلا را دفع می کند و اثر آن را خنثی می سازد .
برای محافظت و ایمنی از خطرات و نیز جهت غلبه بر دشمنان استفاده می شود .
محافظت در برابر انرژی های منفی و بازتاب آن به سوی ارسال کنندگان .
ایجاد تعادل و تنظیم چاکرای اول
سنگ محافظت در برابر طلسم و جادو سنگ شهامت، قدرت، استقامت و نشاط
تقویت تمرکز، حافظه و فکر
مانع از جذب امواج منفی از دیگران می شود .
رفع بزدلی و ترسویی
تقویت اعتماد به نفس
تقویت اراده و قابلیت اطمینان
غلبه بر وسواس فکری و عملی

«و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون»

ترجمه آیه ون یکاد : و نزدیک است که این کافران تو را با چشمهاى خود هلاک کنند،آن وقتى که آیات قرآن را مى‏شنوند، و اینها مى‏گویند که او یک دیوانه و جن‏زده است.

البته در اینجا مقصود این است که اگر جنبه‏هاى غیر عادى در قرآن مى‏بینید، می گویند: اینها الهامات و القائاتى است که شیاطین به او مى‏کنند، بعدا مى‏فرماید: و ما هو الا ذکر للعالمین خیر، اینها جز تذکرى و ذکر و تنبهى و القائى که از ناحیه پروردگار براى همه جهانیان می باشد چیز دیگر نیست.
و اما بجز ترجمه تحت لفظی این آیه تفسیر های زیر هم برای این آیه بیان شده است:
تفسیر اول
کافران را نسبت به تو عناد و حسادتی هست. اینکه کافران یک حسادت و غیظی به تو دارند. دشمن در مقابله با حریف اگه به پیروزی نزدیک شود و یا احساس ضعف در حریفش کند از خشم و غیظش کاسته میشود. امام حسین (ع) می فرمایند: «القدره تذهب الحفیظه‏» قدرت و توانایى و نیرومندى، خشم و کینه و حقد را از بین مى‏برد.
انسان ها به هر اندازه قویتر باشند عقده کمترى خواهند داشت، و هر چه ضعیفتر باشند، و در مقابل دیگران احساس ضعف نماید و عقده بیشترى در روحشان ایجاد می شود. آدم های قوى عقده کمی داشته ولی برعکس آدم های ضعیف عقده‏هاى زیاد دارند
وقتى دشمنان پیامبر آیات قرآن را مى‏شنیدند، احساس لطافت و فصاحت و زیبایى که در آیات قران بود و آنها احساس ضعف در مقابل پیامبر داشتن به بالا رفتن درجه خشم آنها می انجامید.«گوشهایشان آواز پیغمبر را مى‏شنید که آیات قرآن را مى‏خواند و چشمهایشان به صورت پیغمبر نگاه مى‏کرد» با چنان خشمی به اون نگاه میکردند که مى‏خواستند با چشمهایشان پیامبر را بکوبند، به مانند اینکه می گویند فلانی با چشمانش مى‏خواهد من را تیر بزند.