“صد سال تنهایی” رمانی است که خواندنش برای هر کسی آسان نیست. خیلی از افراد این کتاب را در لیستهای مختلف صد رمان برتر جهان و چهل رمانی که پیش از مرگ باید خواند، دیدهاند و تصمیم گرفتند که این کتاب را بخوانند. ولی وقتی پشت سر هم اسمهای اسپانیایی را میبینند، وقتی میبینند چندین نفر به نام خوزه آئورلیانو در داستان وجود دارد، وقتی میبینند در لحظهی اوج داستان، فضایی تخیلی توصیف میشود، شاید کتاب را برای همیشه ببندند و قید خواندنش را بزنند. حتی در پاسخ به این سوال که بدترین کتابی که تا به حال خواندهاید، چه کتابی است؟ بیتردید جواب میدهند که: صد سال تنهایی!!
خلاصه بسیار کوتاهی از داستان کتاب صد سال تنهایی:
صد سال تنهایی داستانی دربارهی هفت نسل از خانوادهی بوئندیا می باشد. خوزه آرکادیو بوئندیا روزی از محل زندگی خود کوچ میکند و این دهکده را برای سکونت انتخاب میکند و همراه با اطرافیانش کم کم شروع میکنند به پایهریزی این دهکده.
جنگ و درگیریهای داخلی، ورود بیگانگان، عشق، نفرت، حسادت، مرگ، ازدواج و تولد اساس همهی اتفاقهایی است که در این کتاب و برای نسلهای مختلف خانواده بوئندیا رخ میدهد.
ردپای واقعیت در دل کتاب صد سال تنهایی:
در واقع کتاب صد سال تنهایی بخشی از تلاش مارکز برای ثبت تجربههای واقعی خود در زمان زندگی در کلمبیا است. مارکز سعی کرده بخشی از تاریخ کشورش و هم چنین وضعیت سیاسی کشورهای مختلف آمریکای لاتین را در دل داستان بیاورد.
ساخت فیلم سینمایی صد سال تنهایی:
شبکه نتفلیکس به تازگی اعلام کرده که توانسته امتیاز ساخت اثری بر اساس کتاب صد سال تنهایی را بعد از ۵۰ سال از اولین انتشارش به دست آورد. فرزندان گابریل مارکز گفتهاند که پدرشان در سالهای زندگیش بارها پیشنهادهای مختلفی دربارهی ساخت اثری سینمایی از روی کتابش دریافت کرده است. ولی نگرانی پدرشان این بوده که در یک یا دو فیلم سینمایی همهی داستان به خوبی روایت نشود. از طرفی پدر آنها میخواسته فیلم صد سال تنهایی به زبان اسپانیایی ساخته شود. موضوعی که باعث میشد بسیاری از ستارههای سینمایی نتوانند در فیلم ایفای نقش کنند. برای همین ما شبکهی نتفلیکس را انتخاب کردیم که در ساخت سریالهای غیرانگلیسیزبان به همراه زیرنویس در سالهای اخیر موفقیتهای بسیاری به دست آورده است.
.