تحصیل دختران در خانوادههایی كه به با سواد شدن دختران خود علاقه داشتند، توسط معلم در خانه انجام میشد.
تأسیس مدارس دخترانه در ایران به وسیله هر گروهی كه انجام میگرفت با مخالفتهای بسیاری مواجه می شد. برخی از علما آن را مخالف شرع اسلام میدانستند و برخی میگفتند كه وای به حال مملكتی كه در آن مدرسه دخترانه تأسیس گردد.
بعد از انقلاب مشروطیت گفتگوهایی میان نمایندگان انجام گرفت. عده ای از آنان چون ناظمالاسلام از تأسیس مدارس دخترانه حمایت می کردند و میگفتند: «در تربیت بنات و دوشیزگان وطن بكوشیم و به آنها لباس علم و هنر بپوشیم، چه تا دخترها عالم نشوند،پسرها بخوبی تربیت نخواهند شد.»
در جواب او میرزا سیدمحمدصادق رئیس مدرسه اسلام گفت: «چیزی كه مانع احداث مدرسه دخترانه است نبودن اداره نظمیه و نداشتن پلیس مرتب است. فرضاً كه حجتالاسلام منع معاندین را بردارند، با جوانان جاهل و اشخاص عذب و بیلجام چه كنیم؟ باید نخست اداره پلیس و نظمیه را مرتب كنیم تا در موقع لزوم از دختران حمایت كنند و دیگر آنكه معلم مردانه نمیتوان برای دختران آورد. پس باید به فكر معلم زنانه باشیم.»
با همه سختی ها، بعد از بالا رفتن سطح آگاهیهای جامعه و حس ضرورت به وجود آوردن مدارس دخترانه، بانوان آزاداندیش و دلسوز ایرانی دست به كار شدند و در همان هنگام كه نمایندگان به بحث و جدل پایانناپذیر در مورد چگونگی ایجاد این مدارس پرداخته بودند، به تأسیس نخستین مدارس دخترانه ایران اقدام کردند.
این اقدامات در حالی انجام گرفت كه اوضاع ایران خیلی دگرگون بود و به هر نوع نوگرایی در جامعه با دیده شك و تردید نگاه میشد. بازار تكفیر و افترا بسیار گرم بود و كهنه پرستان از هیچ اقدامی حتی خطر جانی و بردن آبرو و حیثیت این بانوان آزاداندیش فروگذاری نمیكردند.
مدرسه دوشیزگان
اولین بار در سال ۱۳۲۴ ه. ق مدرسهای به نام مدرسه دوشیزگان به وسیله بانو بیبی خانم استرآبادی، برای دختران باز شد. ولی اقدام جسورانه او با مخالفت زیادی مواجه شد به گونه ای كه عده ای از مخالفان قصد ویران كردن مدرسه گرفتند.
سرچارلز مایرلینگ سفیر كبیر وقت انگلستان در نامهای كه به ادوارد گری مینویسد در مورد این مدرسه میگوید: مسیو دوهارتویك پیش از ظهر امروز داستان جالبی برایم گفت و آن اینكه همسر یكی از غلامان ما الهام بخش یك انجمن زنان است كه مخصوصاً ماهیت زیانبخش دارد. واقعیت مطلب این است كه زن مزبور (بیبی خانم) در طبقه خود بر خلاف معمول زنی است خوب تحصیل كرده و سه ماه است كه یك مدرسه دخترانه تشكیل داده و دختران اشخاص خیلی محترم در آن درس میخوانند.
در طول فشارهای بیرویه مخالفان مدرسه دوشیزگان، بیبی خانم به وزارت معارف شكایت کرد. ولی در جواب به او گفته شد كه صلاح در این است كه مدرسه تعطیل شود. سرانجام، با وجود ایستادگی بیبی خانم در مقابل مشكلات، مدرسه دوشیزگان تعطیل شد. پس از جریان به توپ بستن مجلس شورای ملی، بیبی خانم نزد صنیعالدوله (وزیر معارف) رفت. این بار تقاضای او پذیرفته شد. مشروط بر اینكه تنها دختران میان ۴ تا ۶ سال در مدرسه تحصیل کنند و كلمه دوشیزه هم از تابلوی مدرسه حذف شود.
ماجرای تاسیس دبستان ناموس
خلاصه، در همین دوران که نمایندگان درگیر جدلها و بحثهای بیپایان درباره راهاندازی مدارس دخترانه بودند، «طوبی آزموده» که اکنون بانویی ۲۹ ساله بود و با تحصیل در خانه به زبانهای فارسی، فرانسوی و عربی هم تسلط داشت، به همراه چند بانوی دیگر آستین همت بالا زد تا نخستین مدارس دخترانه تهران برای تحصیل دختران این سرزمین راهاندازی شود. طوبی آزموده که خود در خانهای در محله سنگلج تهران باسواد شده بود و پس از ازدواج هم با کمک معلمهای خصوصی چند زبان خارجی را فرا گرفت، پیشگام تاسیس مدرسهای برای تحصیل آسانتر دختران شد. او نام اولین دبستان دخترانه تهران را «دبستان ناموس» گذاشت. این مدرسه سال ۱۲۸۶ هجری شمسی در خیابان حافظ کنونی، جایی در حوالی چهارراه حسنآباد تاسیس شد و به دلیل استقبال خانوادهها کمی بعد با تلاش بیوقفه این بانوی اثرگذار تعداد مدارس دخترانه تهران به عدد ۶ رسید. معروف است ۸ سال پس از تاسیس نخستین دبستان دخترانه تهران و زمانی که شمار این مدارس به ۶ رسید، حدود ۳ هزار و ۵۰۰ دختر تهرانی در مدارس دخترانه او ثبتنام کردند و از نعمت سواد بهرمند شدند.
دبستان ناموس کمکم به قدری توسعه یافت که توانست به یکی از مهمترین و مجهزترین مدارس تهران تبدیل بشود و تا پایان دوره دبیرستان هم دختران را آموزش دهد. سال ۱۳۰۷، اولین گروه دختران از این مدرسه مدرک دیپلم گرفتند؛ توران آزموده فخرعظمی ارغنون، بیبیخانم خلوتی، گیلان خانم، فرخنده خانم و مهرانور سمیعی اعضای این گروه بودند.
او به فکر زنان بازمانده از تحصیل هم بود
تاسیس مدرسه دخترانه ناموس، پایان کار بزرگ این بانوی فرهیخته نبود. مدارس او به تدریج آنقدر توسعه پیدا کردند که شرایط تحصیل دختران تا پایان دوره دبیرستان هم در آنها فراهم شد. سال ۱۳۰۷ وقتی اولین گروه از دختران از این مدرسه مدرک دیپلم گرفتند، روزی بزرگ و غرورآفرین برای این بانوی دلسوز رقم خورد. آزموده اما کمی بعد به فکر سوادآموزی به زنان مسنتر هم افتاد. او کلاسهای اکابر را برای سوادآموزی به زنان بازمانده از تحصیل راهاندازی کرد. پس از فوت او در سال ۱۳۱۵ مدرسه ناموس چند سالی توسط «طوبی مشکوه نفیسی» مدیریت شد و در سال ۱۳۱۹ در اختیار وزارت فرهنگ وقت قرار گرفت. «مهری فرمانفرما» دختر عبدالحسین فرمانفرما، نخستوزیر احمدشاه و از رجال سیاسی قاجار درباره این مدرسه نوشته است: «مدرسه ناموس یکی از اولین دبستانهای دخترانه تهران به شمار میرفت و توسط خانم ایرانی که می گفتند شوهرش را در جوانی از دست داده بنیانگذاری شده بود…شاگردان زیادی در آن مدرسه آموزش میدیدند. مرا به کلاس چهارم بردند. در حیاط بزرگ مدرسه درختهای کاج بلندی{قرار} داشت… کلاس چهارم اتاق کوچک چهارگوشی بود که روشنایی خود را از بالای یک پنجره میگرفت. نیمکت های باریکی در آن گذاشته شده بود…»
مدرسه دخترانهای که تعطیل شد
در ماجرای تاسیس نخستین مدرسه دختران تهران نام بانوی دیگری در تاریخ معاصر ثبت نشده است. «بیبیخانم استرآبادی» حدود یک سال قبل از تاسیس دبستان ناموس، مدرسهای ویژه دختران با نام دبستان «دوشیزگان» تاسیس کرد که البته این مدرسه پیش از آنکه ثمری بدهد و کار سوادآموزی به دختران را شروع کند، کمی پس از تاسیس به دلیل مخالفتهای فرهنگی جامعه تعطیل شد.